آیا می&zwnjتوان به امریکای جو بایدن اعتماد کرد؟
به گزارش وبلاگ پیشرو، دوستان و متحدان امریکا اعتماد خود را به واشنگتن از دست داده اند. زیرا اعتماد رابطه نزدیکی با راستگویی دارد و دونالد ترامپ در این زمینه اصلاً خوشنام نبود. البته همه رؤسای جمهوری امریکا دروغ گفته اند اما هرگز دروغگویی های آنها در حدی نبوده است که اعتماد به آنها را پایین بیاورد. نظرسنجی های بین المللی نیز نشان می دهد، قدرت نرم امریکا در دوره ریاست جمهوری ترامپ بشدت پایین آمده است.
اما آیا جو بایدن، رئیس جمهوری منتخب امریکا می تواند این اعتماد را بازیابی کند؟ در کوتاه مدت بله می تواند. ایجاد تغییرات در سبک و سیاق سیاست های امریکا می تواند صندلی امریکا را در بیشتر کشورها بهبود بخشد. ترامپ با همه رؤسای جمهوری امریکا تفاوت داشت. ریاست جمهوری امریکا اولین پست سیاسی او بود و پیش از آن در دنیای املاک و مستغلات خود در شهر نیویورک بود و به وسیله برنامه تلویزیونی اش اظهارتی را بیان می کرد که توجه رسانه ها را به خود جلب می کرد و همین به او یاری می کرد تا کنترل بیشتری بر خواسته های خود داشته باشد. اما در نقطه مقابل او بایدن سیاستمداری حرفه ای و مجرب است که بواسطه دهه ها حضور در سنای امریکا و 8 سال معاونت رئیس جمهوری، تجربه طولانی مدت در سیاست خارجی دارد. بایدن از زمان انتخابات تا به امروز و اظهارات و انتصابات اولیه ای که داشته است، تأثیر مثبتی بر متحدان امریکا داشته است و آنها را نسبت به راهی که وی در پیش خواهد گرفت، مطمئن نموده است. مشکل ترامپ با متحدان امریکا، شعار نخست امریکا نبود. زیرا هر رئیس جمهوری در پی ارتقای منافع ملی خود است. اما مسأله مهم اخلاق سیاسی هر رئیس جمهوری این است که این منافع ملی را چگونه تعریف می نماید.
ترامپ در این خصوص تعاریف محدود خود را داشت. به گفته جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ، وی گاهی منافع ملی را با منافع شخصی، سیاسی و مالی خود اشتباه می گرفت. در حالی که همیشه رؤسای جمهوری امریکا، بویژه بعد از زمان هری ترومن اغلب دیدگاه های گسترده ای در خصوص منافع ملی داشته اند و آن را با منافع شخصی خود اشتباه نگرفته اند. ترومن در دوره خود متوجه شد، یاری به دیگران در جهت منافع ملی امریکا است و بنابراین حتی در طرح مارشال، از نام خود نیز گذشت تا بتواند به بازسازی اروپای پس از جنگ دنیای یاری کند.
در مقابل ترامپ هیچ احترامی برای اتحاد و چند جانبه گرایی قائل نبود و رفتارهای او در جلسات گروه هفت یا ناتو نیز بیانگر همین امر بود. او حتی زمانی که آغاز به وارد آوردن فشارهای مالی بر چین کرد، کاری که واقعاً به نفع امریکا بود، نتوانست کاری از پیش ببرد، زیرا همزمان آغاز به وضع تعرفه هایی برای متحدان امریکا کرد. از همین رو بود که پس از بروز مسأله هوآوی، این تردید دنیای به وجود آمد که آیا مخالفت ترامپ با غول فناوری چین واقعاً به دلیل نگرانی های امنیتی است یا بیش از آن دلایل تجاری دارد؟
خروج ترامپ از سازمان بهداشت دنیای و توافق آب و هوایی پاریس، بی اعتمادی دنیای به تعهد امریکا نسبت به مقابله با تهدیدهای دنیای مانند گرم شدن کره زمین یا بیماری های همه گیر را بیش از پیش کرد. برنامه بایدن برای بازگشت به هر دوی اینها و سخنان اطمینان بخش او درباره ناتو، می تواند تأثیر سریعی بر بازگرداندن این اعتماد ها داشته باشد.
اما بایدن همچنان با یک مشکل عظیم رو به رو خواهد بود. و آن اینکه، اکنون بسیاری از متحدان امریکا این سؤال را از خود می پرسند که چه بر سر دموکراسی امریکا آمده است. چگونه می توان به کشوری که در سال 2016 رئیس جمهوری مثل ترامپ را به وجود آورد، اعتماد کرد تا در سال های 2024 و 2028 ترامپی دیگر به وجود نیاورد.
آیا دموکراسی امریکایی رو به زوال است؟ باید گفت، کاهش اعتماد به دولت از دوره ترامپ آغاز نشد. نزدیک به نیم قرن است که اعتماد به دولت امریکا اندک اندک رو به کاهش گذاشته است. پس از موفقیت های امریکا در جنگ دنیای دوم، سه چهارم امریکایی ها به دولت خود اعتماد زیادی داشتند. اما این اعتماد بعد از جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت در دهه های 1960 و 1970 کاهش یافت و تقریباً به یک چهارم رسید. شاید بهترین نمایش مقاومت فرهنگ دموکراتیک امریکایی ها انتخابات سال 2020 باشد. با وجود کرونا، شاهد حضور بی سابقه مردم امریکا پای صندوق های رأی بودیم که نشان دهنده علاقه آنها به انجام صادقانه وظایف شهروندی خود بود. پس از انتخابات نیز ترامپ با همه تلاشی که کرد، نتوانست از شکایت های خود راه به جایی ببرد و قانونگذاران مقابل او و اعمال فشارهایش مقاومت کردند. با این حال امریکایی ها از جمله بایدن، همچنان با نگرانی متحدان امریکا در خصوص اینکه آیا می توان به آنها اعتماد کرد یا نه روبرو هستند. زیرا تردیدهایی نسبت به قطب بندی های سیاسی در امریکا وجود دارد. این نگرانی وجود دارد که ترامپ پس از خروج از کاخ سفید سعی در کنترل حزب خود، حزب جمهوری خواه در سنا یا مجلس نمایندگان امریکا داشته باشد و کار بایدن را در کنگره امریکا سخت کند. بنابراین برای بازیابی اعتماد کشورهای دنیا به امریکا از این به بعد بستگی دارد، ببینیم مهارت سیاسی بایدن در مدیریت سیاسی کشورش که در فضایی دو قطبی سیر می نماید، چگونه است.
منبع: ایران آنلاین