خط شناسی؛ آنالیز دست خط 10 نویسنده بزرگ
به گزارش وبلاگ پیشرو، وبسایت یک پزشک: بار ها شنیده بودم که از روی دست خط می توان پی به شخصیت افراد برد و اصولا این کار برای خود دانشی است و تخصص می طلبد. به این دانش اصطلاحا Graphology گفته می گردد. در ایتالیا، بوینس آیرس و بارسلونا مراکزی برای آموزش تحلیل خط وجود دارد.

خط شناسی مدرن از زمان ژان میشون آغاز شد و نام خط شناسی را نیز همین شخص به کار برد. او دستخط ها و نویسندگان متعددی را به طور سیستماتیک مورد مطالعه قرار داد و مقالات متعددی در سال 1872 منتشر ساخت. بسیار جذاب است که نوشته ای از کسی داشته باشیم و با استفاده از آن پی به شخصیت، احساسات، خودآگاهی، هوش، سازگاری اجتماعی، استعداد وخلاقیت او ببریم، اما باید توجه داشت که تحقیقات علمی، اعتبار این دانش را زیر سؤال برده اند، در جریان چند پژوهش نتایج حاصل از تحلیل خط با نتایج آزمون های استاندارد معین شخصیت، مقایسه شده اند و محققان به این نتیجه رسیده اند که خط شناسی در معین شخصیت، از صندلی علمی برخوردار نیست و نمی توامد ملاکی برای استخدام اشخاص باشد.
با این همه استدلال ها و دلایلی که خط شناسان در تحلیل دست نوشته ها می آورند، جذاب است. البته توجه داشته باشید که شاخه متفاوتی از خط شناسی هم وجود دارد که کارش تنها ارزیابی اصالت خطوط و اثبات قانونی نوشته شدن یک نوشته توسط یک شخص خاص است و کارکرد این نوع خط شناسی با چیزی که در این پست در پی آن هستیم تفاوت دارد. در این مطلب دست خط تعدادی از نویسندگان مشهور را با هم مرور می کنیم تا ببینیم چگونه می گردد از روی دست خط، شخصیت افراد را حدس زد.
اِمیلی دیکینسون
اِمیلی دیکینسون، شاعره آمریکایی، در سال 1830 میلادی در ایالت ماساچوست به دنیا آمد. او از بزرگ ترین شاعران قرن نوزدهم آمریکا است. وی در مدت تحصیل پُرانرژی و زودجوش بود، اما بعد از ترکِ تحصیل انزوا گزید. اِمیلی دیکینسون بعد از جنگ داخلی آمریکا منزوی تر شد. برای همواره لباس سفید پوشید، افراد کمی را پذیرفت و با دوستانِ معدودی نامه نگاری کرد. در حقیقت او بیشتر اوقات در اتاقش بود و می نوشت.
از اِمیلی دیکینسون در مدت زندگی اش تنها شش یا هفت شعر به چاپ رسید. بعد از مرگش معلوم شد که بیش از هفده هزار شعر سروده است. تحقیقات زیادی درباره اینکه چرا اِمیلی دیکینسون به انزوا پناه برد و در خصوص احساسات و تجربیات اش از زندگی اجرا شده است. شاید بهترین فرضیه این باشد که او نمی توانست بدون اینکه از دنیا فاصله بگیرد و در خصوصش فکر کند، چیزی بنویسد.
دست خط شعر شب های سرکش او را در بالا می بینید. آیا در دست خط دیکینسون، نشانی از شخصیت او پیدا می گردد؟
شیب نوشته ها به سمت راست، نشانی از احساساتی بودن و تمایل این شاعر به حرف زدن دارد، ردیف بودن کلمات به دنبال هم بدون اینکه فاصله ای بین آن ها باشد، یا علایم دستوری آن ها را از هم جدا کند، نشانه شخصی است که بر خود کنترل دارد و بر هدف تمرکز دارد، در عین حال درشت نوشتن او نشان دهنده احتیاج او به توجه است و آنچه بر احساساتی بودن و اشتیاق او دلالت می نماید، نوشتن حلقه ها و خمیدگی حروف به صورت بزرگ است.
خورخه لوئیس بورخس
این نویسنده که احتیاجی به معرفی ندارد، همان طور که می بینید بورخس در هنگام نوشتن، ادامه بالایی و پایینی حروف را به صورت کاملا قائم و عمود می نوشت، خط شناسان در تحلیل خط او گفته اند که همین حالت، دلالت بر خوداتکایی و مستقل بودن او دارد. دست خط بورخش نسبتا ریز است که نشانه هوشمند بودن و افتاده بودن و توانایی او در تمرکز دارد.
یک چیز شاخص دیگر در دست نوشته های بورخس، یکی نوشتن ادامه پایینی حروفی مثل g با حالتی ساده، شبیه چوب بازی است، که نشان از آن دارد که او می خواسته صرفا کارش را به صورت ساده به اتمام برساند. چیزی آشکار دیگر در نوشته های بورخس، فشار زیاد او بر روی صفحه کاغذ است که می تواند حکایت از درونگرایی او داشته باشد.
ارنست همینگوی
همینگوی بین خطوط نوشته هایش فاصله زیادی می گذاشت که حاکی از روشنفکری او و توانایی او در انجام صحیح کار ها دارد. او مثل بورخس حلقه های پایینی حروف را ساده می نوشت که همان طور که گفتیم نشانه این است که همینگوی می خواست به سادگی کارش را انجام بدهد.
چاک پالانیک
چاک پالانیک در سال 1962 در واشنگتن به دنیا آمده است. این نویسنده 46 ساله تا امروز 11 کتاب داستانی و سه اثر غیرداستانی منتشر نموده است. باشگاه مشت زنی او تا اوایل سال 98 در رده برترین کتاب های کتابخانه های ایالت متحده امریکا باقی ماند و کمی بعد، وقتی دیوید فینچر فیلمی براساس این داستان ساخت، دوباره این کتاب به لیست پرفروش ترین های آمازون راه یافت.
تصور می کنم برای تفسیر دست خط پالانیک، احتیاجی به خط شناس بودن نباشد، ذهن آشفته او در سامان دهی عجیب و غریب سطور و استفاده از فضا به خوبی نمایان است.
جین آستین
دست خط جین آستین، نویسنده مشهور انگلیسی و خالق غرور و تعصب در اینجا دیده می گردد. این بار شیب به سمت راست خطوط و را نشان مطیع بودن او دانسته اند. حلقه های طولانی بخش پایینی حروف حاکی از تمایلات فیزیکی قوی اوست. آستین حاشیه زیادی در سمت چپ می گذاشت که این را علامت علاقه زیاد او به آینده و همچنین جاه طلبی و درک اجتماعی بالایش دانسته اند.
دیوید فاستر والاس
دیوید فاستر والاس (1962 - 2008) نویسنده رمان و داستان های کوتاه آمریکایی بود. دیوید فاستر والاس یکی از نویسندگان پیروز نسل خودش بود که در نهایت بعد از نوشتن داستان های مشهوری مثل شوخی بی خاتمه و چند کتاب دیگر به زندگی خود در اتاق شخصی اش خاتمه داد. دیوید فاستر والاس به خاطر رمان 1079 صفحه ای شوخی بی خاتمه که سال 1996 نوشت، در رسانه های ادبی دنیا معروف شد. مجله تایم چندی پیش این رمان را در لیست صد رمان برتر زبان انگلیسی انتخاب کرد.
استفاده از کلمات و لغات دور از ذهن و قدیمی در داستان، مورد علاقه وی بود، به همین خاطر معروف است که هنگام خواندن رمان یا داستانی از والاس باید لغتنامه آکسفورد را همراه داشته باشید.
آخرین کتاب والاس شاه رنگ پریده نتیجه تحقیقات وی از سال 1997 بود که نیمه تمام ماند و در سال 2011 چاپ شد که طعم شوخی بی خاتمهش را داشت، ولی تنها شوخی آن این است که شبیه بقیه کتاب های والاس نیست. او مثل سایر نویسنده ها آخرین کارش را بر اساس زندگی و در حقیقت خاتمه زندگی اش نوشته است و اکثر منتقدان آن را افسرده ترین کار والاس اعلام می نمایند و حتی برخی اعتقاد دارند تصمیم او برای خودکشی با نوشتن این کتاب آغاز شده است. این کتاب که بخش عمده ای از آن نامه ها و دست نوشته هایی است که از دفتر و منزل شخصی نویسنده جمع آوری شده است از خاتمهی نامعلوم خبر می دهد که در رمان شوخی های بی خاتمه نیز مطالب در هیچ جایی تمام نمی گردد.
دست خط او را در بالا می بینید، گفته می گردد که ادامه کوتاه حروف t یا d در نوشته او نشانه عملگرا و مکانیکی بودن والاس و همچنین علاقه او به اهداف کوتاه مدت دارد. نوشته والاس هارمونی بیشتری دارند و اشاره به شخصی دارند که می تواند از جزئیات یک نمای متوازن کلی ارائه دهد.
ادیت وارتون
ادیت وارتون، رمان نویس آمریکایی، نویسنده داستان های کوتاه بود و طراحی هم می کرد. او سال 1937 و در 75 سالگی درگذشت. علاوه بر آثار داستانی فراوان، کتاب هایی هم درباره بزرگانی، چون هنری جیمز و تئودور روزولت نوشته که با استقبال مخاطبان روبرو شده اند. از این نویسنده کتاب ایتان فروم به فارسی ترجمه شده است،
با دقت در دست خط او می بینیم که در انتهای سطور، خطوط متمایل به پایین می شوند که تفسیری که از آن می گردد خستگی، بدبینی و یا شاید فقط ناشی گری او در استفاده از حاشیه ای دفترچه اش باشد. نوشتن حروف به اندازه بزرگ نشان از ضمیر سالم او دارد، وارتون حروف را از هم فاصله می داد که این نشانه گشاده دستی یا پرهیز او از نظارت و حتی خلاق بودن اوست. فشار اندک او بر صفحه کاغذ، نشانه او راهبرد منطقی او در برخورد با شرایط گوناگون است.
فرانتس کافکا
نوبت می رسد به دست خط فرانتس کافکا: می بینیم که برخی از حروف دست نوشته او خیلی به سمت بالا و چپ رفته اند که نشانه شخصیت سرد، محتاط و خوددار اوست. به علاوه می بینیم که سطور او روی یک خط صاف نیستند که نشانه بی قرار بودن و دمدمی مزاج بودن اوست. شیوه اتصال حروف در نوشته های او که ایجاد طاق های پشت سر هم می نماید، نشانه خلاق بودن اوست و این مسئله را تداعی می نماید که با یک متفکر ابداع گر که پیش از عملی کردن فکرش، تأمل می نماید، سر و کار داریم.
اسکات فیتز جرالد
دست خط رمان گتسبی بزرگ اسکات فیتز جرالد را در بالا می بینید. چیز جالب در دست خط حاشیه های نوشته است، در بالای نوشته او در سمت چپ حاشیه گذاشته و در پایین، در سمت راست. حاشیه سمت چپ را همان طور که پیشتر هم اشاره نموده، می توان به صورت علاقه مند بودن به آینده، جاه طلب بودن و اجتماعی بودن تعبیر کرد، اما حاشیه سمت راست، معنی اش علاقه به گذشته و درونگرا بودن است. توأم بودن این دو حالت به هم می تواند نشانه شخصیت ترکیبی او یا درجاتی از شیزوفرنی باشد.
طولانی بودن قسمت پایینی حروف در نوشته او می تواند نشانه تمایل فیزیکی قوی باشد. سطر های او در بالا کج هستند، اما در پایین کاملا افقی هستند که این تغییر شیب می تواند حاکی از خسته شدن او داشته باشد.
جورج اورول
دست خط جورج اورول از رمان 1984: همان طور که می بینیم اورول در طی نوشتن به سمت بالا تمایل پیدا می نماید، که نشانه خوشبینی اوست. او حلقه های g را خیلی کوچک می نویسد که که حاکی از عدم علاقه او به فعالیت فیزیکی دارد. اجزای حروف او زوایایی با هم ایجاد می نمایند و گوشه دارند، این مسئله در کنار نحوه اتصال حروف، نشان دهنده ذهن تحلیلی و سختگیری و انضباط او دارد.
از دست خط او پیداست که با شخصی سر و کار داریم که بیشتر از یک راهکار برای مشکلاتش می یابد و تا حدی توانایی های اجرایی دارد. او از اراده اش برای کنترل اعمالش استفاده می نماید.
منبع: برترین ها